«امام حسين(ع)»
من براي اصلاح و نجات امت جدم برخاسته‌ام

رضا سلطان زاده

مديرمسئول آیینه یزد


پيامبر گرامي اسلام (ص) در آخرين حج خود در محلي به نام غدير خم نزديك جُحفه حضرت علي (ع) را به جانشيني خويش انتخاب كردند. شيعيان خلافت و جانشيني پيغمبر را حق مسلم علي(ع) كه همان حق مردم است مي‌دانند. مولاي متقيان به ناچار براي مصلحت عموم مسلمانان در زمان سه خليفه پس از پيغمبر (ص) در خانه نشست. بعد از كشته شدن عثمان مردم با حضرت علي (ع) بيعت كردند و در سال چهلم هجري امام اول شيعيان در مسجد كوفه به دست ابن ملجم به شهادت رسيد.
بعد از حضرت علي (ع) شيعيان در كوفه با امام حسن(ع) بيعت كردند. دومين پيشواي شيعيان در سال 49 هجري با زهري كه با توطئه و دسيسه چيني معاويه به ان حضرت دادند شهيد شد و ولايت و امامت به حضرت حسين بن علي(ع) رسيد.
«معاويه مردي حيله گر، دور انديش و مردم شناس بود تا آنجا كه مي‌توانست دشمنان خود را با مال و با چرب زباني مي‌خريد و چون بر بخشش‌هاي او خرده مي‌گرفتند، مي‌گفت: اين بخشش‌ها در مقابل هزينه‌هاي جنگي چيزي نيست. مي‌خواست بگويد با اين پول از افروختن جنگ جلوگيري مي‌كنيم. درباره حيله‌گري و زيركي او گفته‌اند كه اگر هفت در را به روي او مي‌بستند وي سرانجام راهي براي گريز خود پيدا مي‌كرد. معاويه در سال 60 ه در سن هشتاد سالگي مرد و او را در دمشق دفن كردند.» 1
«يزيد بعد از رسيدن به حكومت و خلافت در نظر داشت خاطر خود را از بزرگان قريش آسوده كند و از كسي كه بيش از همه مي‌ترسيد نواده پيامبر اسلام (ص) حضرت حسين علي(ع) بود. به حاكم مدينه نوشت از حضرت حسين(ع) بيعت بگير و اگر نپذيرفت او را به قتل برسان.
وليد حاكم مدينه حضرت را طلبيد و پيام يزيد را به وي رسايند امام حسين (ع) بر آشفت و فرمود:« نه تو و نه او نمي‌توانيد مرا بكشيد سپس رو به حاكم كرد وفرمود: يزيد مردي شرابخوار و فاسق است و شايستگي زمامداري مسلمانان را ندارد.. . »2
سومين پيشواي شيعيان و سرور آزادگان جهان به سوي مكه حركت مي‌كند و درنامه‌اي به برادرش محمد حنيفه مي‌نويسد.« اين وصيتي است كه حسين‌بن‌علي (ع) به برادر خود محمد حنيفه مي‌كند. حسين(ع) به وحدانيت و يگانگي خداوند شهادت و گواهي مي‌دهد كه محمد(ص) بنده او و پيامبر او است و اعتراف مي‌كنم كه بهشت و دوزخ حق است و خداوند در قيامت همگان را بر مي‌انگيزاند. من خروج نكردم براي راحت طلبي و خوشگذراني و نه از روي ستم ونه بمنظور فساد كردن بلكه مقصود من اصلاح امت و نجات دادن اجتماع از انحراف است مي‌خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم و روش من مانند جدم و پدرم علي بن ابي طالب (ع) است پس هر كس مرا با اين هدف حق و مقصد خدايي بپذيرد به صلاح و سعادت خود رسيده و آن كسي كه مرا رد كند، ‌من بر مشكلات تحمل دارم تا هنگامي كه خداوند بين من و قوم من به حق حكم كند و او بهترين حكم كنندگان است و اين وصيت من است به برادرم و موفقيت من با نيروي خداست و بر او اعتماد كردم و به سوي او انابه مي‌كنم.. . » 3
دهم محرم سال 61 هجري قمري حضرت امام حسين(ع) و 72 تن از ياران و خانواده‌اش به دست گروهي كه خداوند درباره آنها فرموده است«از حيوان پست ترند» به شهادت رسيدند. هنگامي كه عمرسعد فرمانده كوفيان و يزيديان دستور حمله به همراهان و ياران امام حسين(ع) را صادر كرد گفت: اي لشكر خدا برخيزيد و به نواده پيغمبر و خاندانش حمله كنيد. مورد خطاب عمر سعد نه يهوديان بودند، نه مسيحيان بلكه سنگدلان و خونخواراني مسلمان نما بودند كه به امام عادل، نواده پيغمبر و فرزند مظهر عدالت يورش بردند در حالي كه بارها رسول گرامي اسلام در حق حضرت امام حسين (ع) سفارش و توصيه‌هاي لازم را نموده بود.
«در روز عاشورا «امام حسين (ع) برمركبش سوار شد حمد خدا را گفت ستايش او را كرد آنچه سزاوار مقام ربوبي بود بيان فرمود و بر پيغمبر خاتم محمدمصطفي (ص) و فرشتگان و فرستادگان الهي با بياني شيرين درود فرستاد سپس فرمود: مرگ و پريشاني بر شما اي مردم كه حيران و سرگردان بوديد و ما را به دادرسي خويش خوانديد. همينكه ما شتابان براي دادرسي شما آمديم شمشيري كه مي‌بايست طبق سوگندهايتان براي ياري ما بكشيد بر روي ما كشيديد و آتشي را كه ما به جان دشمنان مشتركمان افروخته بوديم براي خود ما دامن زديد امروز به نفع دشمنان خود و زيان دوستان گرد آمده‌ايد با اينكه دشمنان شما نه رسم عدالتي در ميان شما گذاشته‌اند و نه اميد تازه‌اي به آنان بسته‌ايد واي برشما ما را رها كرديد.. . . مرگ برشما اي بردگان اجتماع و رانده شدگان احزاب و رها كنندگان كتاب و تبديل كنندگان احكام الهي. اي جمعيت سراپا گناه واي شريك شدگان شيطان و خاموش كنندگان چراغ‌هاي هدايت پيغمبر (ص).. . آگاه باشيد – ابن زياد اين فرومايه فرزند فرومايه - مرا بر سر دو راهي نگه داشته‌راهي به سوي مرگ و راهي به سوي ذلت هرگز مباد كه ما ذلت را بر مرگ اختيار كنيم خدا و پيغمبرش و مردم با ايمان و دامن‌هاي پاك و پاكيزه كه ما را پروريده و مردمي كه زير بار ستم نروند و افرادي كه تن به ذلت ندهند همه و همه به ما اجازه نمي‌دهند كه فرمان بري از لئيمان را بركشته شدن شرافتمندانه بر گزينيم.. . واي بر شما اي پيروان خاندان ابي سفيان اگر ديني نداريد و از روز باز پسين شما را پروايي نيست پس لااقل در دنياي خود آزاد مرد باشيد اگر به گمان خود عربي نژاد هستيد به شئون نژادي خود باز گرديد.» 4
روزنامه نگاري كه درباره عاشورا مي‌نويسد، خطيبي كه از حماسه حسين(ع) مي‌گويد، منبري حسيني كه تاريخ عاشورا را بازگو مي‌نمايد، صاحب تريبوني كه راوي حوادث محرم و صفر است، شاعر و مداحي كه نوحه‌سرايي مي‌كند و سينه زني كه در هيات‌ها و مراسم بر سر و سينه مي‌زند، همگان وقتي توفيق نصيب راهشان مي‌باشد كه علاوه بر ذكر مصائب آل علي(ع) و سرور شهيدان و زنده نگه داشتن مراسم عزاداري سنتي امام حسين(ع) با مطالعه و استفاده از كتابها و مقاتل معتبر و مورد اعتماد علماي بزرگوار شيعه راه امام حسين(ع) را به مردم بشناسانند و بدان عمل كنند، احاديث و روايات صحيح بخوانند، دستورات و تعاليم عاليه و ارزنده اسلام را گوشزد نمايند، امر به معروف و نهي از منكر كنند، ‌ظالم و ستمگر را همراه و همگام خود ندانند، دوستدار عادلان و مخالف ستمگران و حيف و ميل‌كنندگان بيت‌المال مسلمين و ‌تضييع كنندگان حق و حقوق مردم باشند، ‌برادران ديني را دشمن نپندارند، مجالس امام حسين(ع) را جولانگاه تبليغ گروه و دسته خاصي قرار ندهند آبروي مومن را محترم بشمارند و در نهايت خوانندگان و شنوندگان را به موضوع مهم و سرنوشت ساز« كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» آشنا سازند.

پي نوشت‌ها :
1- «تاريخ تحليلي اسلام»، دكتر سيد جعفر شهيدي، صفحه 179
2- همان، صفحه 181
3- «درسي كه حسين به انسانها آموخت»، شهيد سيد عبدالكريم هاشمي نژاد، چاپ 1351، صفحه 218-217
4- «لهوف»، ابن طاووس، ترجمه سيد احمد فهري زنجاني، چاپ انتشارات جهان، صفحه 96 تا 120



 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا